حالا که جانمان از عشق و عطر حسین(ع) لبریز است ،با پرچم حسینی به بهار می رسیم،سبز می شویم در بهار محمدی فصل ناب انتظارمان آغاز می شود با بهار مهدوی
بشارت باد امت محمد(صل الله علیه و آله)را،حلول ماه ربیع الاول
بمناسبت هفته کودک در کتابخانه سوباشی برنامه های فرهنگی از قبیل مسابقه نویسندگی.خلاصه نویسی برگزاری نشست کتابخوان،قصه گویی،مسابقه کاردستی و برگزار شد و در پایان از برندگان این مسابقات تقدیر شد
باید بهشتی وار در راه خدا رفت / اینگونه در راه حسین سر جدا رفت
باید چو چمران رفت تا اوج رهایی / در باغ آتش سوختن همچون رجایی . . .
روییده زتربت شهیدان، گل سرخ / پیغام شهید است به دوران، گل سرخ
تا جان دگر فدا کند رهبر را / روییده هزار باغ و بستان، گل سرخ . . .
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در ۲۴ یا ۲۵ ذیالقعده سال ۱۰ هجری همراه با هزاران نفر برای به جای آوردن مناسک حج، از مدینه به طرف مکه حرکت کرد. از آنجا که این حج، آخرین حج پیامبر (صلی الله علیه و آله) بود به حجه الوداع مشهور شد. وقتی اعمال حج پایان یافت و پیامبر (صلی الله علیه و آله) همراه مسلمانان مکه را ترک و به طرف مدینه حرکت کرد، ۱۸ ذیالحجه به غدیر خم رسیدند، در این مکان جبرئیل آیه تبلیغ را بر پیامبر (صلی الله علیه و آله) نازل کرد و از جانب خداوند، به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) امر نمود تا علی (سلام الله علیه) را به عنوان ولی و وصی بعد از خود، به مردم معرفی کند.
بنابر روایات، رسول خدا (صلی الله علیه و آله)، در غدیر خم مردم را گرد آورد و دست علی (سلام الله علیه) را بلند نمود تا همگان او را ببینند و فرمود: ای مردم، آیا من از خود شما، بر شما بیشتر ولایت ندارم؟» مردم پاسخ دادند: آری،ای رسول خدا.» حضرت فرمود: خداوند ولیّ من است و من ولیّ مؤمنین هستم و نسبت به آنان از خود آنان بیشتر ولایت دارم. پس هر کس که من مولای اویم، علی مولای اوست.» رسول خدا (صلی الله علیه و آله) سه بار این جمله را تکرار کرد و فرمود:
خداوندا، دوست بدار و سرپرستی کن، هر کسی که علی را دوست و سرپرست خود بداند و دشمن بدار هر کسی که او را دشمن میدارد و یاری نما هر کسی که او را یاری مینماید و به حال خود رها کن، هر کس که او را وا میگذارد.»
سپس خطاب به مردم فرمود: حاضران این پیام را به غایبان برسانند.»
و چنین خطاب آسمانی بر منی طنین افکند:
ای ابراهیم! رها ساز اسماعیلت را تا صلهی عطا در دامن وفای تو نهم … .
منی» مسلخ عشق است؛ سرزمین طاعت و بندگی و قربان»، تجسم سر تسلیم به فرمان دوست نهادن؛ بیهیچ چون و چرا.
مگر نه اینکه هر که گفت عاشق است و معشوق، جان شیرین از او طلب کند، بیدرنگ دریغ نخواهد کرد؟ خلیل هم سر به فرمان حبیب، از جان شیرین ترش را، همهی تعلقات و دلخوشیهایش به این پهنهی خاکی را در طبق اخلاص، قربانی پیشگاه محبوب یکتایش میکند.
هنوز هم شنیده میشود صدای ملایک، که مبهوت، چشم به زمین دوختهاند. یا رب! چه میشود ابراهیم را؟ این خنجر تیز، حنجرهی اسماعیل، نور دیدگانش را خواهد درید! اسماعیل، یگانه فرزند دلبندش!
و این بار ابراهیم عاشقی است که زنجیرهای تعلق را از پای روح بلندش، باز کرد و بذر تردید را از خاک دل برچید. صبورانه، از دل، رشتهی مهر پدری را گسست و دشنهای تیز در دست، مهیای قربانی شد؛ بازگرداندن امانتی که روزگاری نه چندان دور، به وی عطا گردیده بود. قربان» عید ابراهیم است و ابراهیمی شدن، دل از بند تعلقات بریدن و به دوست ملحق شدن. قربان»، عید عاشقان است و عید قلبهایی که خلوتگه محبوب یکتاست.
بمناسبت هفته کتاب و کتابخانه در کتابخانه سوباشی برنامه های فرهنگی اجرا شد که می توان نشست های کتابخوان کتابخانه ای و مدرسه ای ،نمایشنامه خوانی،جمع خوانی کتاب ،قصه گویی را نام برد وهمچنین مسابقه نقاشی ،رومه دیواری و دومینو و داستان نویسی در کتابخانه برگزار شد و در پایان از برندگان تقدیر شد
درهفته کتاب امسال برنامه هایی نظیر جشن هفته کتاب،مسابقه رومه دیواری ،خلاصه نویسی،نقاشی،ودیگر برنامه ها شامل نمایشنامه خوانی ،نشست کتابخون ،جمع خوانی،نمایشنامه خوانی در کتابخانه سوباشی برگزار می شود علاقه مندان می توانند جهت شرکت در این مسابقات و برنامه ها به کتابخانه عمومی سوباشی مراجعه نماین لازم به ذکر است که در این ایام عضویت در کتابخانه بصورت کاملا رایگان می باشد
درباره این سایت